بسم الله الرئوف الرحیم
از شب عید اس ام اس ( بخوانید پیامک) های تبریک بود که سرازیر inbox تلفن همراهم شد و این روند ادامه داشت تا همین دیروز که دیگه تبریک با تاخیر بود که می رسید . انقده تعداد پیام ها زیاد بود که گاهی صدای گوشی بیچاره در می اومد که باباجون حافظه من دیگه جا نداره در حال انفجاره . منم به دادش می رسیدم و اس ام اس ها رو یادداشت می کردم . پیام ها همه زیبا بود و دلنشین ، حتی بعضی هاش مثل یه دلتنگی غریب چنگ می انداخت تو گلوم . یکی از جمله هایی که بدجوری رو قلبم سنگینی می کرد این بود که :
به امید روزی که همه اس ام اس ها یک پیام باشد :
مهدی آمد !!!!
چند نفر برام این اس ام اس رو فرستادن . اولین نفر که فرستاد برام یه اس ام اس ساده بود ، فرق چندانی با بقیه نداشت ولی وقتی داشتم inbox گوشیم رو خالی می کردم دوباره خوندمش . یه حس غریبی بهم دست داد ، یه جوری شدم با خودم فکر کردم : آیا ما واقعا آمادگی اومدن آقا رو داریم ؟ چند تا دل آماده توی این دنیا هست که فرش زیر پای آقا بشه ؟ کارهامون چه اندازه مورد قبول آقاست ؟ اصلا چقدر می شناسیم آقامون رو ؟ چندتامون منتظر واقعی هستیم ؟ اصلا خصوصیتهای منتظران واقعی رو می دونیم ؟ می دونیم آقا ازمون چی می خواد ؟ بر سر عهدی که با آقا بستیم با همه وجودمون هستیم ؟
آقاجونم !
همه اینها که گفتم درد خیلی از بچه شیعه هاست . نمی دونم چندتا دل آماده برای ظهورت وجود داره اما اینو خوب می دونم یه عالمه دلداده داری که با وجود روسیاهی آرزوی اومدنت رو دارن و هر صبح با خوندن دعای عهد ، عهدشون رو با تو محکم می کنن .
بیـا به خـانه دلـها ، که در فراق تو دل را
نمانده است قراری ، چگونه بی تو بمانم

غریب خلوت تنهایی در شنبه 86/6/10 و ساعت 8:19 عصر |
حکایت غربت()